جدول جو
جدول جو

معنی پای شیب - جستجوی لغت در جدول جو

پای شیب
مکانی است در راه مکه و در آنجا عقبه ایست به جهت رمی جمرات که یکی از اعمال حج است
فرهنگ لغت هوشیار
پای شیب
پاشیب، پله، پلکان آب انبار، پلکانی که از آن به محلی در زیرزمین بروند
تصویری از پای شیب
تصویر پای شیب
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پا شیب
تصویر پا شیب
پلکان آب انبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای چوب
تصویر پای چوب
ستون دیرک تیرک
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی از قدح و پیاله شرابخواری صراحی بزرگ دراز که بصورت پای پیل سازند پیلپا گاوزر، حربه و گرزی مانند پای پیلپیلپا، صاحب مرض دا الفیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای پیچ
تصویر پای پیچ
لفافه ای که مسافران بر پای پیچند پاتابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای گیر
تصویر پای گیر
یا پای گیر کسی شدن، ضرر یا جنحه و یا جنایتی بدو تعلق گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای کوب
تصویر پای کوب
پاکوب، پای باز رقاص بازیگر پای گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک جیب
تصویر پاک جیب
عفیف معصوم عفیفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای گیر
تصویر پای گیر
پابند، کنایه از مقید، چیزی که پا به آن گیر کند، کنایه از آنچه انسان به آن گرفتار و پای بند شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پای پیل
تصویر پای پیل
دارای پایی مانند پای فیل، فیلپا، پیلپا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پای کوب
تصویر پای کوب
رقاص، کوفته شده، له شده، پاکوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاشیب
تصویر پاشیب
نردبان زینه پایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ای شی
تصویر ای شی
جمله ایست که بدان از فصل مشترک ماهیتی پرسش شود و گویند: (ای شی هوفی ذاته) یا: (ای شی هوفی جوهره) ورد پاسخ این سوال فصل واقع شود یعنی جزو ماهیت که بدان ماهیتی از دیگر ماهیات که با او در جنس مشارکت دارند ممتاز شود چنانکه ناطق در جواب ای شی هوفی ذاته در مورد انسان گفته شود: (یکی آن بود که چون از کدامی هزیکی بپرسی اندر خودیش جواب آن بود چنانکه بپرسی که مردم کدام حیوان است ک گویند که: ناطق. پس ناطق جواب کدامی مردم بود. و بتازی جواب ای شی گویند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاشیب
تصویر پاشیب
پله، پلکان آب انبار، پلکانی که از آن به محلی در زیرزمین بروند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاشیب
تصویر پاشیب
نردبان زینه پایه
فرهنگ فارسی معین